برخی از خرافات اعراب جاهليت !!!

پیچک

تاريخ : شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, | 15:49 | نویسنده : farid

http://wonders.persiangig.com/arabs/arab-scout-on-a-camel.jpg

عربهاى جاهليت عقايد خرافى بسيارى  داشتند كه‏ قسمتی از آنها را«ابشهى‏»در كتاب‏«المستطرف‏»و ابن ابى‏الحديد در شرح نهج البلاغه (4) نقل كرده‏اند كه از نظر اطلاع ازانحطاط فكرى آنان و خدمت بزرگى كه آئين مقدس اسلام وپيامبر گرامى به آنها كرد( البته هنوزهم در جهالت خود مانده اند ) ذكر برخى از آنها در اينجا بد نيست كه از آن جمله مى‏نويسند:


1-بسيارى از آنها هنگامى كه مى‏خواستند به سفرى بروندشاخه گل‏«رتم‏» (5) را گره مى‏زدند و چون باز مى‏گشتند به سراغ‏ آن گره مى‏رفتند و چنانچه آن گره باز شده بود معتقد بودند كه زن‏ آنها در غياب به آنها خيانت ناموسى كرده و اگر گره باز نشده ‏بود مطمئن مى‏شدند كه زنشان در غياب خيانتى بهشون نكرده!...

2-و يا اينكه هرگاه دچار خشكسالى مى‏شدند درختهائى مانند«سلع‏»و«عشر»را كه چوب آنها آتش زيادى داشت مى‏كندند وقسمتى از آنرا بر دم گاو مى‏بستند و آنرا آتش زده و آن گاو زبان ‏بسته را به بالاى كوه مى‏بردند و معتقد بودند كه با اينكار توجه‏ خداى را براى نزول باران جلب مى‏كنند...! (6)

http://iranianhistory.files.wordpress.com/2012/06/normand2.jpg

3-و مانند اينكه اگر شخص بزرگ و كريمى از آنها از دنيامی‏رفت‏ شتر او را مى‏ آوردند و سر آن حيوان را به عقب برگردانده و محكم مى‏بستند و او را در گودالى بدون آب و علف ‏مى‏ انداختند تا به همان حال جان دهد.
و گاه می‏شد كه پس ازمرگ آن حيوان جثه‏ اش را میسوزاندند و يا آنكه پوستش را كنده‏ و از گياهى موسوم به‏«تمام‏»آنرا پر میكردند و معتقد بودند كه‏ اينكار سبب میشود تا آن مرد پس از اينكه محشور میشود سواره‏ باشد و مركب داشته باشد...

4-و يا اينكه اگر كسى از آنها به شهر يا قريه ‏اى‏«وبا» خيزمى‏رفت از ترس آنكه دچار وبا و يا اجنه نشود پيش از ورود بر دم ‏دروازه آن شهر ايستاده و صدائى همانند صداى خران مى‏كرد واستخوان خرگوش به گردن خود آويزان مى‏كرد و عقيده داشتندكه با اينكار از شر وبا و جنيان در امان خواهد ماند...و يا اينكه ‏فرزندان خود را براى آنكه دچار جنون و يا ارواح خبيثه نشوندسرتا پا نجس كرده و يا كهنه آلوده به خون حيض و يا استخوان‏ مردگان را بر او مى‏آويختند... (7) .

5-و مانند اينكه اگر مردى از آنها عاشق می‏شد و عشق اوبرطرف نمیشد يكى از آنها آن مرد را بر دوش خود سوارمى‏كرد،و آن ديگرى میامد و مفتولى آهنين را داغ مى‏كرد ودر ميان دو ران او مى‏نهاد،و بدين ترتيب درد عشق را از سر اودور مى‏كردند...!


6-و يا اينكه به منظور شجاع شدن گوشت درندگان رامى‏خوردند...!

7-و براى مسافرى كه نمى‏خواستند بازگردد هنگام رفتن اوپشت‏ سرش آتش مى‏افروختند و برخى نيز پشت‏ سرش كوزه‏ میشكستند... (8) ...و براى اينكه جن زده نشوند استخوان خرگوش بگردن خودمی آويختند...!
http://3.bp.blogspot.com/_oC6Yn_rXZSA/TP4fJdmUBJI/AAAAAAAAAI8/8CC60iChMNY/s1600/59.JPG
8-و دختر يا زن بی شوهرى كه خواستگار به سراغش‏ نمیامد موى يك طرف سرش را پريشان مى‏كرد و به آن چشمی كه در طرف ديگر سرش بود سورمه مى‏كشيد،و با يك پاى خودراه مى‏رفت-و همه اينكار را در شب انجام مى‏داد-و آنگاه‏ میگفت:
«يا لكاح،ابغي النكاح قبل الصباح‏»!
و معتقد بودند كه اينكار موجب مى‏شود تا بزودى‏خواستگارى به سراغ او بيايد و شوهر كند... (9)

9-و از همه اينها بدتر آن عادت زشت و نكوهيده و جنايت‏ی بی سابقه يعنى دختر زنده بگور كردن بود كه در قرآن كريم نيز ازآن ياد شده

http://ts3.mm.bing.net/th?id=H.4905283221127514&pid=15.1&H=160&W=98
و خرافات بسيارزياد ديگرى كه ذكر تمامى آنها نياز به تاليف كتاب‏ جداگانه‏ اى دارد،و با اطلاع اجمالى آنها خواننده محترم بهترمیتواند به معناى سخنان رهبران بزرگوار اسلام واقف گردد و ازعمق جهالت و نادانى اعراب زمان جاهليت اطلاع حاصل‏ نمايد( هرچند که آنها همچنان هم جاهل هستند )

پی نوشت ها:

4- المستطرف ج 2 ص 89 و شرح ابن ابى الحديد ج 19 ص 382-429.
5- «رتم‏»گياه و يا گلى است به نام پر طاوس كه دانه ‏هائى شبيه به عدس دارد.
6- شاعر عرب در مذمت بنى نهشل كه بگفته خود آنها را«اصحاب الحور»-ياران‏گاو-خوانده گويد:
قل لبني نهشل اصحاب الحور اتطلبون الغيث جهلا بالبقر و سلع من بعد ذاك و عشر ليس بذا يجلل الارض المطر
و بگفته برخى از هوشمندان شايد اين دسته اعراب زمان جاهليت در اين‏عادت ناپسند از هنديان پيروى كرده‏اند كه گاو را مقدس دانسته و او را فرشته‏اى‏پنداشته كه به خشم خداوند دچار گشته و به زمين درافتاده...
7- شاعر عرب گويد:
يقولون علق يالك الخير رمة و هل ينفع التنجيس من كان عاشقا
و زن عربى كه بچه‏اش را تنجيس كرده بود تا شايد از مرگ رهايى يابد اما اينكارسودى نداد و بچه‏اش مرد مى‏گويد:
-نجسته لو ينفع التنجيس و الموت لا تفوته النفوس
8- يكى از شاعران عرب در مدح قبيله خود گفته:
و لا نكسر الكيزان في اثر ضيقنا و لكننا نقفيه زادا ليرجعا
9- و يكى از آنها درباره زنى از زنان عرب گفته:
تصنعي ما شئت ان تصنعي و كحلى عينيك اولا فدعى ثم اجحلي في البيت او في المجمع مالك في بعل ارى من مطمع

http://asrkhabar.com/files/fa/news/1391/2/11/878_299.jpg


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: